یا بن طه یا بن یس یا بن حیدر یا بن نور
کی شود روزی که از کعبه بنمایی ظهور
تا بگیری انتقام مادرت فاطمه را
آری از قبر برون خاطره های آن دو را
بزنی آتش و بر پیکر آنان که چرا
شرر از کینه زدند سینه مادر تو را
بدهی هستی و خاکسترشان را بر باد
خنده حیدر بزند، فاطمه گردد دلشاد
دل ما را مسپار به کسی غیر خودت
چشم ما را بنواز به مزار مادرت
دست آلوده من میان پنجه های تو
بکشانی ببری به اشکزار مادرت